به گزارش مشرق روزنامه کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:
با اين قمپز در كردن گند زديم به اپوزيسيون و رفت
شكست حقارت آميز شبكه رسانه اي-سياسي عنكبوت در دعوت به حاشيه سازي عليه نشست بين المللي تهران، باعث وقوع اعتراض ها در ميان اعضاي اين شبكه شد.
اين شبكه رسانه اي با محوريت گروهك موسوم به شوراي هماهنگي سبز و پشتيباني وبسايت ها و رسانه هايي نظير صداي آمريكا، راديو فردا، بي بي سي، راديو اسرائيل، كلمه، جرس، نوروز، سحام نيوز، بالاترين و... خواستار سر دادن شعار الله اكبر در شب پنج شنبه و جمعه شده بودند. اما بي اعتنايي مطلق به اين فراخوان مضحك باعث شد تا اعتراض هاي مزمن در شبكه ياد شده مجددا عود كند. پايگاه اينترنتي خودنويس در اين زمينه اعلام كرد مخالفان از مشاهده سرانجام چنين طرح هايي دچار افسردگي مي شوند.
اين سايت ضدانقلاب نوشت: برخي از فعالان سياسي و اينترنتي، كه توقع داشتند از فرصت حضور سران كشورهاي غيرمتعهد در تهران استفاده و صداي اعتراض شان شنيده شود، با مشاهده ترافيك سنگين در جاده هاي هراز و چالوس دچار افسردگي مي شوند و مردم را مقصر مي دانند. اين موضوعي است كه ما هميشه با آن روبه رو بوده ايم و نكته جديدي در آن نيست. سوال اين است كه آيا مي توان خصائل يك ملت را با گفتن و نوشتن و تشويق و تحذير، تغيير داد؟ اگر پاسخ منفي است، پس چه بايد كرد؟ كساني كه با امر جامعه سر و كار دارند، پاسخ به سوال بالا را آسان نمي يابند. آنان رفتار مردم را پيچيده تر از آن مي دانند كه با يك نوشته احساسي، از محاسبات پيچيده ذهني و معادلاتي كه منجر به تصميم مطلوب آن ها مي شود دست بردارند و كاري را بكنند كه فعالان سياسي و اينترنتي خواهان آن هستند. حتي يك الله اكبر گفتن ساده كه از نظر كساني كه پشت كيبرد نشسته اند دعوت به پشت بام رفتن مي كنند عملي بي هزينه است، معادله اي است با ده ها عامل معلوم و مجهول كه نتيجه آن براي خيلي ها، مساوي با صفر است و يا پاسخ آن معلوم نيست و به همين جهت از انجام آن سر باز مي زنند و مسافرت شمال را ترجيح مي دهند. اين واقعيتي است دردناك، اما از آن گريزي نيست.
نويسنده مي افزايد: آيا ما فعالان سياسي و اينترنتي بايد تغيير كنيم يا مردم؟ اصولا مني كه در كنج عافيت نشسته ام، مني كه در خارج از كشور هستم، مني كه در جاده شمال در ترافيك گير كرده ام و دارم غر مي زنم كه چرا مردم به جاي تظاهرات در خيابان هاي تهران، روانه جاده شمال شده اند، مني كه پشت رايانه نشسته ام و جز گفتن و نوشتن كاري انجام نمي دهم و حتي حاضر نيستم به خاطر بعضي حساب گري هاي از نظر خودم منطقي بالاي پشت بام بروم و الله اكبر بگويم، تناقض بي عملي خودم با درخواست عمل از مردمي كه آن ها را بي عمل مي بينم چگونه بايد حل كنم؟ اين ها مسائلي است كه جدا گرفتار آن ها هستيم و گمان مي كنم، بايد پيش از پرداختن به مردم به شخص خودمان و خود واقعي مان بپردازيم و متناسب با اين خود واقعي، انتظار و توقع داشته باشيم. در اين صورت بخشي از تقصير متوجه خودمان خواهد شد.
تقلاي نويسنده براي مقايسه ملت ايران با محافل ضدانقلاب پرگو و بي كفايت در حالي است كه همين ملت در حماسه نهم دي 1388 و پس از آن در راهپيمايي هاي 22 بهمن و انتخابات 12 اسفند سال گذشته مجلس شوراي اسلامي، بصيرت و شجاعت انقلابي خود را به نمايش گذاشته و گروهك هاي پرمدعا را تحقير كرده است.
گفتني است طرح منافقانه فرياد الله اكبر بر پشت بام ها اگرچه با پوزخند مردم مواجه شد اما در عين حال همچنان محل مجادله هاي تند ميان دو طيف منافقين و ملحدين در جبهه ضد انقلاب است. طيف هاي بي نقاب ضدانقلاب در اين مجادلات تاكيد مي كنند كه هر شكستي خورده اند از شعار الله اكبر ملت ايران خورده اند.
شبكه بالاترين در آخرين تلاش ها براي دعوت به ايجاد التهاب، خطاب به همكاران خود نوشته بود: اگر حوصله شعار گفتن نداريد، حداقل از پشت كامپيوترها دعوت به الله اكبر گفتن در شب هاي حضور سران كشورهاي عضو عدم تعهد بكنيد(!)
يادآور مي شود سايت خودنويس پيش از اين هم، از اپوزيسيون با عناويني نظير پوفيوزهاي سياسي و قمپزيسيون ياد كرده است.
حسنين هيكل: شاه عربستان كجا و سيدحسن نصرالله كجا؟!
روايت محمدحسنين هيكل انديشمند و روزنامه نگار معروف مصري از ملاقات هايش با دبيركل حزب الله لبنان و شاه عربستان، فاصله شخصيت اين دو سياستمدار را نشان مي دهد.
حسنين هيكل مي گويد: با سيدحسن نصرالله دبيركل حزب الله لبنان به مدت 9 ساعت درباره همه مسائل مهم منطقه اي و بين المللي مذاكره كردم و اين 9 ساعت بسيار سريع گذشت ولي احساس كردم كه ملاقات نيم ساعته ام با ملك عبدالله بن عبدالعزيز پادشاه عربستان به اندازه يك قرن طول كشيد.
به گزارش العالم، «هيكل» در پاسخ به اين سوال كه «در ديدارش با ملك عبدالله درباره چه موضوعي گفت و گو كرده»، اظهار داشت: «ملك عبدالله فقط يك سوال از من پرسيد: و آن هم اين بود كه رابطه ات با زنان در اين سن 80 سالگي چه طور است؟».
وي افزود: مطبوعات سعودي روز بعد نوشتند كه ما در آن ديدار درباره مسائل مهم منطقه اي و بين المللي گفت وگو كرديم.(!)
اپوزيسيون خيلي «جيگر» دارد اين هم سندش!
«طرح تمركز رسانه هاي اپوزيسيون بر ماجراي ممنوع التصوير شدن عروسك جيگر در آستانه همايش اجلاس سران عدم تعهد نشان داد كه جنبش سبز پر از جيگرهاي سياسي است».
اين مطلب آميخته با عصبانيت را شبكه ضدانقلابي بالاترين روز گذشته در حالي منتشر كرد كه خود به سياق صدها وبسايت و شبكه ماهواره اي ضدانقلاب، به ماجراي دروغين ممنوع التصوير شدن(!) عروسك جيگر در مجموعه تلويزيوني كلاه قرمزي پناه برده بود. بالاترين پس از چند روزي همكاري در اين لودگي دسته جمعي مي نويسد؛ يكي از مهمترين ويژگيهاي شخصيت «جيگر» در كلاه قرمزي اين است كه يك خر است. جيگر سعي دارد با عوض كردن نام و ظاهر خود، ديگران را متقاعد كند كه ديگر يك خر نيست. اما رفتار او نشان مي دهد كه او بهرحال الاغ است. طرح تمركز بر ماجراي «ممنوع التصوير شدن عروسك جيگر» در آستانه اجلاس سران عدم تعهد نشان داد كه جنبش سبز پر از «جيگرهاي سياسي» است. جيگرهايي كه آنقدر عقل ندارند كه فكر كنند چرا اين خبر را در اين زمان منتشر مي كنند؟
اين رسانه كه به عنوان ترمينال رسانه هاي محافل ضدانقلاب عمل مي كند، مي افزايد: «بايد به اين فكر كنيم كه عقل افرادي كه موضوع جيگر را به قصد به اصطلاح كم رنگ كردن اجلاس، بزرگنمايي كردن مصنوعي است. پوشش خبري وسيع ماجراي جيگر توسط بي بي سي و ساير رسانه هاي نزديك به جنبش سبز نشان داد كه وضعيت از دو حالت خارج نيست: يا جنبش در حصر رهبران آزاده خود دچار مديريت جيگرهاي سياسي است يا عوامل خودفروخته كودتاچيان، در اركان مديريت و تبليغاتي جنبش نفوذ كرده اند. هر انسان داراي حداقل عقل مي تواند تشخيص دهد در حاليكه تمام مبارزان جنبش بر ارائه طرح هايي جهت استفاده از فرصت نمايش(!) اجلاس به منظور اثبات مظلوميت متمركز شده بودند، نبايد تمركز رسانه هاي جنبش را به يك موضوع چرند تغيير داد. من فقط يك سوال از اين جيگرهاي سياسي دارم. آقايان اگر چند روز ديگر رژيم، عكس هاي اين الاغ دلبند شما را در كنار ساير هنرمندان و حتي سران جنبش به عنوان افراد ممنوع التصوير منتشر كنند، چه پاسخي مي خواهيد بدهيد؟ بالاترين در پايان نوشت: آقايان و خانمهاي بيرون گودنشين! لطفا بيش از اين طرفداران جنبش را با طرحهاي مزخرف خود ضايع نكنيد.
يادآور مي شود شايعه منتشره درباره ممنوع التصوير شدن عروسك جيگر در مجموعه كلاه قرمزي، از اساس دروغ بود اما رسانه هاي ضدانقلاب با ذوق زدگي و پناه بردن به اين سوژه اقدام به تحميق و فريب مخاطبان ويژه خود كردند.
اسرائيل: جامعه جهاني در تهران موجوديت ما را زير سؤال برد
نخست وزير رژيم اشغالگر قدس اقدام به فحاشي و پرخاشگري عليه 120 كشور عضو جنبش عدم تعهد كرد.
در حالي كه مقامات اين رژيم تا پيش از اين مدعي انزواي ايران در جامعه جهاني بودند، نتانياهو با اشاره به حضور نمايندگان 120 كشور در نشست تهران گفت: حضور نمايندگان اين كشورها در تهران ننگ بر پيشاني جامعه جهاني است.
وي مي افزايد: حضور اين گروه از نمايندگان و از جمله مقامات عالي رتبه در تهران براي من غيرقابل باور است. آنها به تهران رفته اند، جايي كه گستاخانه هولوكاست را انكار مي كنند و براي رسيدن به بمب اتمي به پيش مي تازند، جايي كه براي موجوديت اسرائيل خط و نشان مي كشند و اسرائيل را به نابودي از نقشه جغرافيا تهديد مي كنند. من خود به نشست ماه آينده مجمع عمومي سازمان ملل خواهم رفت تا همه حقيقت را درباره رژيم ايران بلند بيان كنم.
نتانياهو افزود: نمايندگان عدم تعهد در تهران اتهام هايي را كه سران ايران عليه اسرائيل مطرح كردند، شنيدند و سكوت كردند.
نخست وزير اسرائيل دو هفته پيش از بان كي مون دبيركل سازمان ملل متحد خواسته بود از سفر به ايران خودداري كند.
در همين حال آويگدور ليبرمن، وزير خارجه اسرائيل در اعتراضي مشابه گفت: حضور دبيركل و نمايندگان 120 كشور در اجلاس تهران نشان مي دهد كه براي جامعه جهاني موجوديت اسرائيل اهميتي ندارد.
ليبرمن همچنين با اشاره به حضور محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين در اجلاس بين المللي تهران، خواستار ترور وي شد و گفت: اين يك روز سياه در تاريخ اسرائيل بود كه محمود عباس به اجلاس تروريست ها در تهران قدم گذاشت.(!!)
يورونيوز: غيبت اكثريت اعضا در جلسه شوراي امنيت معنادار بود
نشست شوراي امنيت درباره سوريه كه به دعوت فرانسه برگزار شده بود، با عدم استقبال اكثر اعضا مواجه شد.
يورونيوز در گزارشي نوشت: «با عدم استقبال اكثر اعضا از دعوت فرانسه رئيس دوره اي شورا، جلسه روز پنجشنبه بدون توافقي خاص پايان يافت؛ نشستي كه با غيبت معنادار وزراي خارجه سه عضو دائم شوراي امنيت (آمريكا، روسيه و چين) همراه بود و از اعضاي غيردائم هم تنها سه كشور كلمبيا، مراكش و توگو در سطح وزير در آن شركت كرده بودند».
اين گزارش مي افزايد: «ويليام هيگ وزير خارجه بريتانيا تنها عضو دائم شوراي امنيت كه دعوت لوران فابيوس همتاي فرانسوي خود را اجابت كرده بود احمد داود اوغلو وزير خارجه تركيه در سخناني از بي توجهي اعضا به اين نشست انتقاد كرد».
به گزارش رويتر، اين نشست بدون صدور قطعنامه يا بيانيه به پايان رسيد.
كابوس گسترش بيداري اسلامي سران تل آويو را رها نمي كند
هراس از گسترش بيداري اسلامي در منطقه كابوسي است كه مقامات رژيم صهيونيستي را رها نمي كند.
نخست وزير رژيم صهيونيستي براي چندمين بار و اين بار در ملاقات با مايكل تبت سناتور آمريكايي گفت: ايران و رشد گرايش هاي اسلامي در منطقه دو مانع مهم برسر راه مذاكرات صلح ميان ما و تشكيلات خودگردان فلسطين است.
وي مي افزايد: توانايي ايران براي اثرگذاري روي مسئله فلسطين بسيار بيشتر از توانايي جامعه جهاني براي مقابله با ايران است.
در همين حال ژنرال آويو كوخاوي رئيس ركن اطلاعات ارتش رژيم صهيونيستي هشدار داد: در سال آينده اسرائيل خود را با منطقه اي خيلي اسلامگراتر از گذشته روبرو خواهد ديد.
به گزارش راديو اسرائيل وي در گزارش ساليانه به ستاد كل ارتش گفته است: تغييرات و تلاطم هايي كه در كشورهاي منطقه رخ مي دهد، خاورميانه را به سوي بي ثباتي و جنگ احتمالي سوق مي دهد.
روايت ديپلمات اروپايي از علت شكست مذاكرات هسته اي با ايران
سفير سابق ايتاليا در تهران، سياست غرب در مقابل برنامه هسته اي ايران را اشتباه و نافرجام توصيف كرد.
روبرتو توسكانو درباره علت متوقف شدن مذاكرات هسته اي به راديو فردا گفته است: يك دليل متوقف شدن ما در اين وضعيت اين است كه به جاي آنكه ضمانت ها را تقويت كنيم كه تهران به سمت تسليحاتي كردن برنامه هسته اي اش نرود، ايران را از همان قدم اول از اين روند حذف كرديم؛ منظورم در بحث غني سازي است. ما بر روي يك جنبه از موضوع تمركز كرديم. و در چنين حالتي كه يك بخش از موضوع بسيار گسترده را زير ذره بين بگذاريم، هيچ بده بستاني رخ نخواهد داد. و روند متوقف مي شود. معمولا مذاكره اين گونه است كه شما موضوعات بسياري را مطرح مي كنيد كه طرف مقابل از چيزي دست مي كشد و چيزي به دست مي آورد.
وي مي گويد: ممكن است مردم يادشان رفته باشد اما در ابتدا وقتي سه كشور اروپايي (آلمان، فرانسه و بريتانيا) مذاكرات هسته اي با ايران را آغاز كردند تنها در مورد مسئله هسته اي صحبت نمي كردند. موضوعاتي چون اوضاع منطقه اي و همكاري هاي اقتصادي نيز بر سر ميز مذاكره مطرح مي شد و اين موضوعات امروز ناپديد شدند. تنها موضوع هسته اي باقي ماند و حتي برنامه هسته اي هم كه جنبه هايي متفاوت دارد، تنها بر بحث غني سازي متمركز شد.
توسكانو اضافه كرد: من فكر مي كنم اين راه بدي است و تنها به فلج شدن اوضاع مي انجامد. من نگران اين هستم كه در غرب خصوصا آمريكا، هنوز افرادي اميدوارند كه براي ضعيف كردن رژيم ايران مي توان از موضوع هسته اي به خوبي استفاده كرد. حتي اگر من از رژيم خوشم نيايد اما فكر نمي كنم كه اين رويكرد خوبي باشد.
سفير سابق ايتاليا مي گويد: موضوع مهم ديگري كه بايد به آن اشاره كرد بحث حقوق بشر است. بسياري از دوستان ايراني من شكايت دارند و مي گويند گويا براي شما تنها موضوع هسته اي مهم است و حقوق بشر آنچنان براي شما موضوع مهمي نيست. و بر اين باورند كه اگر غرب با ايران به توافقي بر سر مسئله هسته اي دست يابد ديگر اوضاع حقوق بشر در ايران اهميتي ندارد. و خب مطمئنا اين ايراني ها مثلا به موضع نرم ما به عنوان غرب نسبت به چين نگاه مي كنند و چنين نتيجه اي مي گيرند. اما از سوي ديگر گفته مي شود چون غرب مي خواهد مشكل هسته اي را حل كند شايد خيلي فكر خوبي نباشد كه بر روي حقوق بشر بيش از اندازه تاكيد كند. كه شايد تاخير اعلام موضع آمريكا نسبت به جنبش سبز پيامد چنين رويكردي باشد.
برخلاف ادعاي اخير توسكانو، مقامات آمريكايي بارها از فتنه سبز در اوج التهاب آفريني هاي آن جانبداري كردند اما وقتي اين جريان به تصريح همان مقامات مرد، طبيعي است كه دليلي براي حمايت و جانبداري باقي نمانده باشد.